چیستی سواد رسانه ای
- شناسه خبر: 1481
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۲
- بازدید : 356
مفهوم شناسی سواد رسانه ای
پیش از آغاز بحث پیرامون سواد رسانه ای، ضروری است تا در گام نخست به منظور دریافت درکی درست از موقعیت جهان کنونی، به نقش رسانه ها در آن، یعنی جهان رسانه ای شده و به انسان دوره کنونی، یعنی انسان رسانه ای اندیشید. حضور رسانه های خبری با پوششی گسترده به مثابه حائلی میان ما و حقیقت، تولید و ارسال اطلا عات بی مصرف به مقدار بسیار زیاد، ترویج خشونت، سکس و هرزه نگاری از طرق مختلف نظیر بازیهای کامپیوتری، کارتون و فیلمها، هجوم همه جانبه تبلیغات سودجویانه، پیش و بیش از هر چیز، این پرسش بنیادین را به ذهن متبادر میسازد که: ازجمله اقتضائات زیستن در این “جهان رسانه ای” کدام است؟ پاسخ به این پرسش درگرو فهم “جهان رسانه ای” است؛ به راستی رسانه ها چه هستند؟ پس از درک “زیست جهان” کنونی، در گفتارهای بعدی به طور خاص به مفهوم سواد رسانه ای به عنوان یکی از الزامات گریزناپذیر زیستن در این جهان رسانه ای، پرداخته خواهد شد تا درنهایت تصویری روشن و همه جانبه از مفهوم سواد رسانهای در خزانه خرد جمعی شکل گیرد.
جهان رسانه ای
کانون نحوه مواجهه ما با رسانه، در پاسخ به این پرسش که رسانه ها چه هستند، فهم رسانه از منظر تکنولوژی است. برای آنکه بتوانیم از رسانه به مثابه تکنولوژی در راستای شناخت جهان رسانه ای بهره بریم، بررسی سرشت و ماهیت رسانه به عنوان یک پدیده ضروری است، به عبارت دیگر ، رسانه خود موضوع و متعلقی برای تفکر است. تأکید بر سرشت و ماهیت رسانه از منظر “تکنولوژی بودن”، متفاوت از هرگونه نگاه ابزار انگارانه به رسانه است که در حوزه مطالعات رسانه ای رویکرد غالب به شمار می آید. در این مباحث معموالاً چارچوبهای تحلیلی از حوزه های دیگر گرفته میشوند، مثالاً به رابطه قدرت و رسانه پرداخته میشود. در این نوع پژوهش ها رسانه با علم سیاست پیوند خورده یا به عنوان نمونه ابزار ارتباط جمعی تلقی گردیده و به نحوه استفاده از آن در صنعت، فرهنگ و فرهنگسازی توجه میشود. در تمام این مباحث رسانه به مثابه واسطه میان صاحب پیام (قدرت سیاسی و اقتصادی) و مخاطبان و به مثابه ابزار در خدمت چیز دیگری مانند قدرت، انباشت سرمایه، ایدئولوژی، تعامل اجتماعی و فرهنگ همگانی تلقی میشود؛ بنابراین آنچه نقطه اشتراک بسیاری از رویکردهای غالب در خصوص رسانه ها است، نوعی تقلیلگرایی قوی است که بر اساس آن، تکنولوژی به منزله امری تسهیل کننده، ابزار یا وسیلهای در خدمت امری دیگر به شمار می آید. این ”امر دیگر” چیزی اساسی تر از خود رسانه تلقی شده و درنتیجه این رویکرد تقلیل گرایانه، نیرومندی رسانه نادیده گرفته میشود. بدین ترتیب، نگرش ابزار انگارانه غالب در خصوص رسانه، فرصتی برای تحقیق در سرشت و ماهیت تکنولوژی رسانهای فراهم ننموده و در عوض بسیار کم درگیر تحلیل این موضوع میشود که تأثیرگذاری رسانه، چگونه خود به لحاظ تکنولوژیک امکانپذیر است؟