هوش سازمانی
- شناسه خبر: 3327
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۹:۳۲
- بازدید : 71
دانش سازمانی
نگاهی به مفاهیم مدیریت و سازمان
هوش سازمانی Organizational intelligence
تیمهای موفق و هوشمند از جنبههای مختلفی با مدلهای مشابهشان فرق دارند. اگر سازمان را مانند یک پازل بزرگ در نظر بگیریم، مدیران و کارمندان، قطعات آن پازل را تشکیل میدهند، اما چیزی که آنها را کنار هم نگه میدارد، هوش سازمانی است.
هوش سازمانی یا همان Organizational intelligence در واقع ظرفیت تفکر جمعی یک سازمان است که شامل تواناییهای لازم برای درک، ایجاد و بکارگیری دانش مرتبط با اهداف است. این فرایند سیستماتیک شامل برنامه ریزی، جمع آوری، تجزیه، تحلیل و به اشتراک گذاری اطلاعات داخلی در سازمان است. هدف استفاده از هوش سازمانی، کاهش عدم قطعیت و بهینه سازی زمان واکنش در پاسخ به تغییرات و پیچیدگیهای موجود در سازمان است.
هوش سازمانی تاثیر زیادی در شناسایی نقاط ضعف و قوت یک سازمان دارد. این هوش، ظرفیت فکری کل سازمان را در بر میگیرد و باعث ایجاد ارزشهای بالقوه زیادی برای تیمهای سازمانی مختلف میشود. هوش سازمانی هم جنبه آموزشی و هم جنبه مدیریتی دارد. رهبرانی که دارای هوش سازمانی بالایی هستند، درک بالایی از موقعیتهای پیچیده و عوامل موثر بر سازمان دارند.
ممکن است ماهیت و ویژگیهای هوش سازمانی باعث شود که برخی افراد آن را با هوش عملیاتی اشتباه بگیرند؛ اما باید بدانید که این دو نوع با هم تفاوت دارند. هوش عملیاتی و هوش سازمانی از لحاظ مکانیسم عملکردی با هم متفاوت هستند. در هوش عملیاتی جریانهای داده باعث ایجاد بینشهای همزمان و متمرکز بر روی عملیات تجاری مختلف میشود؛ درصورتیکه هوش سازمانی تمرکز خود را بر روی درک روابط، گردش کار و الگوهای مشارکتی موجود در سراسر سازمان گذاشته است. OI این قدرت را به سازمانها میدهد که از چالشها عبور کنند، از تجربیات بیاموزند و با بهرهگیری از هوش جمعی، باعث ایجاد ارزش شوند.
تاثیرات هوش سازمانی در عملکرد سازمانها
وجود هوش سازمانی در مدیریت انواع دادههای سازمان، باعث ایجاد تاثیرات مثبت در روند رشد و پیشرفت کلی اهداف تیم و ارگان میشود. تاثیرات هوش سازمانی در عملکرد سازمانها، جنبههای مختلفی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- امکان پردازش رویدادهای پیچیده (CEP): با کمک این فناوری تجزیه و تحلیل جریان دادههای بلادرنگ امکانپذیر میشود. CEP کمک میکند که رویدادها و ناهنجاریهای مهم و حساس شناسایی شوند و سازمانها بتوانند بهموقع پاسخگوی تغییرات حاصل از آنها باشند.
- شناسایی خودکار و ضبط داده ها (AIDC): قابلیت AIDC در هوش سازمانی، شامل سیستمهای بارکد و RFID ها میشود که بهطور خودکار دادههایی را از اشیاء فیزیکی جمعآوری میکنند. این فناوریها با اطلاعات دقیق و بهموقعی که به سازمانها ارائه میکنند، باعث افزایش کارایی عملیاتی میشوند
- چارچوبهای مدیریتی فراداده: این چارچوبها مربوط به مدیریت و سازماندهی ابردادهها میشوند. وجود این چارچوبهای مدیریتی، تضمینکننده این است که ابردادهها بهدرستی درک و طبقهبندی شده و برای تصمیمگیری بهموقع استفاده شوند.
- مدیریت فرایند کسب و کار (BPM): این مدیریت اجرای فرایندها و سیاستهای مدل محور را دربرمیگیرد. BPM ها هدایتکننده جریانهای کسب و کار هستند و تضمین عملیات کارآمد را بهدنبال دارند.
- پایگاه دادههای ابعادی یا دایمنشنال: هوش سازمانی شامل پایگاه دادههایی برای تحقیقات تحلیلی و بهینه شده است. این منابع باعث میشوند که دادهها از از زوایای مختلفی بررسی شوند و تصیمگیری درست آسانتر است.رهبران سازمانهای موفق و روبه رشد، علاوه بر ویژگیهای مهارتی دارای قابلیت مهمی به نام هوش سازمانی هستند که آنها را از مدیران همردهشان متمایز میکند. با توجه به مطالبی که در این قسمت از ایریسا مگ تهیه شد، هوش سازمانی ابعاد مختلفی دارد که اگر بهدرستی شناخته شوند، تاثیر زیادی در بهینهساری عملکردهای سازمانی خواهد داشت. هوش سازمانی علاوه بر اینکه مهارت ها و هوش جمعی را شامل میشود بلکه مدیریت آنها را هم برعهده دارد. هوش سازمانی قابلیت اجرا در ابعاد مدیریتی مختلف را دارد و محدودیتی برای آن وجود ندارد. مدیرانی که در ترفندهای مدیریتیشان از هوش سازمانی استفاده میکنند، میتوانند تصمیمات درست بیشتری بگیرند و سازمان را در راه رسیدن به اهدافش بهدرستی هدایت کنند.
انواع مولفههای هوش سازمانی
هوش سازمانی از جهات مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به این که رهبران سازمانی از هوش سازمانی برای درک نیازها و هدایت سازمان به اهداف تعیینشده استفاده میکنند، لذا باید تمام ویژگیهای این نوع هوش را بهطور کامل درک کنند. با شناخت جنبههای مختلف هوش سازمانی، میتوانید آشنایی بیشتری با قابلیتهای آن داشته باشید و به نتیجه بهتری از اهداف سازمانی خود برسید؛ لذا در ادامه شما را با جنبههای مختلف هوش سازمانی آشنا میکنیم:
- هدف و دانش هوش سازمانی: شما باید بتوانید هدف سازمان را درک کرده و دانش منطبق با آن را ایجاد کنید. منظور از هدف هوش سازمانی این است که باید بدانیم سازمان چه موضوعاتی را مطرح می کند و چگونه می تواند به اهداف خود دست پیدا میکند.
- شناسایی ارزشها با هوش سازمانی: سازمانهایی که دارای هوش سازمانی هستند، پتانسیل شناسایی نقاط ضعف و قوت خود را دارند. این سازمانها میدانند که هنگام برخورد با پیچیدگیها و تغییرات، چگونه تصمیمات آگاهانهتر بگیرند و بهطور موثر عمل کنند.
- مدیریت دانش با هوش سازمانی: هوش سازمانی شامل انواع شیوههای مدیریت دانش است. مدیریت دانش در هوش سازمانی به این معنی است که روشهای مربوط به جمعآوری، سازماندهی و به اشتراکگذاری اطلاعات را یاد گرفته و بهکار بگیرید.
- یادگیری در هوش سازمانی: توجه به مکانیسمهای یادگیری در هوش سازمانی دارای اهمیت زیادی است؛ این سیستم شامل مدلهای درک و مدلهای شبکه ارزش تجاری در سازمان است.
- حسسازی با هوش سازمانی: OI یا هوش سازمانی باعث درک به موقع شرایط پیچیده در سازمانها میشود. با کمک هوش سازمانی، انواع سیگنالها در سازمان بهموقع شناسایی شده و پاسخ متناسب با آنها ارائه میشود.